یزدفردا :باز هم موسم انتخابات فرا رسید و تعداد زیادی از همشهریان عزیز نیز طبق معمول احساس تکلیف نموده و بر خود واجب دانسته اند تا در این رخداد بزرگ، نامزد تصدی این پست خطیر شوند، شاید که به زعم خود گرهی از مشکلات کور شهرمان باز کنند.
نامزدهایی که در تبلیغات پرطمطراق خود همه چیز را عرضه می کنند به غیر از تخصص. بدیهی است که درک و شناخت برخی مفاهیم همچون شهر، شهروند، شهرداری، شهرسازی، مدیریت امور شهری و... را نمیتوان فقط با تجربه به دست آورد بلکه باید با الفبای آنها بصورت آکادمیک آشنا شد.
ولی باز هم جای خوشحالی دارد که شوراهای اسلامی شهر مادام العمر نیستند. امروز که در خیابان های شهر قدم می زدم البته اگر بتوان آنها را خیابان نامید، بالاخره توانستم چهره هایی آشنا را پس از سالها ملاقات کنم، آن هم نه رو در رو بلکه رو در پوستر. ناگهان سوالی به ذهنم خطور کرد که چرا عده ای کوتاه نمی آیند و دل به این صندلی بسته اند. مگر جز زحمت، چیز دیگری عایدشان می شود که اصرار دارند هرجور شده این ردا را به تن کنند؟
کاش می شد به گذشته برگردیم. یادمان نرفته در ادوار گذشته انتخابات شوراها چه شور و شوقی در میان مردم بوجود آمده بود، حتی تبلیغات هم بی تکلف تر بود. اما هرچه به اینسو آمدیم، شاهد شکاف بیشتر ما بین مردم و شورای شهر بودیم. بین خودمان باشد، این عزیزان در چند سال گذشته همه کار کرده اند غیر از انجام وظیفه ی اصلی شان که همانا تلاش در راه آبادانی شهر است. حتی سفرهای خارج از کشور هم سبب افزایش درک و شناخت از مسائل شهری نشد.
شاید ذکر چند نمونه خالی از لطف نباشد: احداث مجتمعی تجاری در قلب شهر که فایده ای برای ما نداشت جز ترافیک و بازهم ترافیک، ساخت زیرگذر در تقاطعی که از منظر متخصصین امر الزامی نبود و حالا به مسئله ای بغرنج برای راهنمایی و رانندگی و مردم تبدیل گشته است، تخریب گسترده بافت تاریخی توسط نهادی که باید حافظ آن باشد و سکوتی مرگ آور از جانب نهادی که فلسفه وجودی آن حفاظت از منافع مردم است و بلکه ده ها نمونه ی دیگر... . به همه ی این ها بیفزاییم که مشاور شورای شهر در امور شهرسازی نیز از این تصمیمات که بدون مشورت انجام گرفته، قهر کرده و کنج عزلت اختیار نموده. البته در اینجا قصد محکوم کردن کسی را در مقام قضاوت ندارم چرا که مردم خود بهترین قاضی اند.
اما انسان افسوس می خورد که تمامی شهرهای ایران در حال پیشرفت و ترقی اند، به غیر از شهر تاریخی دارالعباده که چیزی جز پسرفت نداشته که آن هم ناشی از تصمیمات خلق الساعة و آزمون و خطاهای مکرر است. براستی اگر پای درد و دل مردم بنشینیم، دستگیرمان می شود که مردم قناعت پیشه ی یزد چیز زیادی نمی خواهند.
کمی هم از این و آن یاد بگیریم. چرا راه دور برویم، همین بیخ گوشمان شهر کرمان. امسال وقتی گذرم به آن جا افتاد با خود گفتم خوابم یا بیدار؟! آیا این همان شهر گذشته های دور است؟!
و اما در پایان یک توصیه به شهروندان یزدی و همشهریانم، اگر باز هم از روی بی تفاوتی و فقط از روی ادای تکلیف و بدون تشخیص درست در انتخابات شورای شهر شرکت کنید، چیزی جز یک دور باطل نیست و لاغیر.
حال که شور انتخاباتی به واسطه ی انتخابات ریاست جمهوری هر کوی و برزنی را فرا گرفته و با توجه به این که مقام معظم رهبری نیز در بیانات خود فرمودند انتخابات ریاست جمهوری نباید از اهمیت انتخابات شوراها بکاهد، بر ماست که به همان اندازه از نامزدهای شوراهای اسلامی شهر و روستا شناخت پیدا کنیم تا در نهایت به انتخاب شایسته ترین افراد بیانجامد.
پس بیایید از این فرصت بزرگ که همانا تجلی گاه مردم سالاری دینی و بیانگر حق مردم در تعیین سرنوشتشان است به بهترین نحو استفاده نماییم تا گام کوچکی در تعالی و بالندگی شهرمان برداریم.
به امید شهری شایسته ی نام و مردم آن.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 19,دسامبر,2024